یگر برای همه مسلم شده است که آیفون ۵، صفحه نمایش ۴ اینچی یا نزدیک به ۴ اینچ خواهد داشت. اما نسبت طول به عرض آیفون ۵ چگونه خواهد بود؟ در حال حاضر بیشتر گمانهزنیها این است که نسبت طول به عرض آیفون ۵، ۱۶ به ۹ خواهد بود، به عبارتی اپل عرض صفحه نمایش را تغییر نخواهد داد و قدری بر طول آیفون خواهد افزود، به این ترتیب وضوح صفحه نمایش ۱۱۳۶ در ۶۴۰ خواهد شد.
البته نمیشود مطمئن بود که خود اپل تا به حال در این مورد تصمیم نهایی را گرفته باشد، تا زمان به بازار آمدن آیفون پنج در مهرماه زمان زیادی باقی مانده است و اپل هم شرکتی است که سابقه تغییر ناگهانی در محصولات خود را دارد، مثلا در یک مورد اپل تصمیم گرفت که صفحه پلاستیکی آیفون را به صفحه شیشهای تبدیل کند و این کار تنها در چند هفته عملی کرد که فرصت بسیار کمی برای محصولی با آن اهمیت بود.
اما آیفونی با نسبت ۱۶ به ۹، چطور بر این محصول راهبردی و میزان فروش آن تأثیر خواهد گذاشت؟
شما ممکن است به عنوان یک خواننده که زیاد مشتاق دنبال کردن خبرهای اپل نباشید، بگویید که ای بابا! بگذارید آیفون جدید بیاید و چرا این همه وقت و انرژی برای تخیل و حدس بر پایه شایعات باید صرف شود.
اما من از شما دعوت میکنم که طور دیگری به داستان افزایش اندازه صفحه نمایش آیفون پنج و نسبت ۱۶ به ۹ آن نگاه کنید.
مطلبی که در زیر میخوانید نشان میدهد که تا چه حد روند طراحی و ارتقای یک محصول پرفروش دشوار است.
سه قانون اپل برای تولید محصولاتش
۱- اپل تنها دست به کارها و تغییراتی میزند که سوددهی محصولاتش را بیشتر کند یا منجر به ایجاد فرصتهایی برای سود بردن بیشتر در آینده شود.
۲- اپل دوست دارد که تجربه کاربری جادویی برای کاربرانش به ارمغان بیاورد مگر اینکه این کار با قانون اول همراستا نباشد.
۳- اپل به توسعهدهندگان اختیار کامل برای نوشتن اپلیکیشن میدهد، مگر اینکه کار این توسعهدهندگان خلاف قانون اول یا دوم باشد.
در اهمیت طراحی محصولات
جانی آیو، رئیس بخش طراحی اپل، زمانی در یک مصاحبه گفته بود:
«بیشتر رقبای اپل علاقه دارند که کارهای متفاوتی انجام بدهند یا دستکم طوری وانمود کنند که تمایل به انجام دادن کارهای تازه دارند. فکر میکنم که این مطلب، هدف درستی برای آنها نباشد. یک محصول باید اصالتا بهتر باشد. این کار در گرو رعایت نظم و انضباط خاصی است، همان چیزی که اشتیاق اصیل و صادقانه ما را برای تولید کردن چیزهای بهتر برمیانگیزاند.»
ینها جملاتی هستند که در قالب آنها جانی آیو روی این مسئله تأکید کرده است که فلسفه حاکم در اپل این نیست که «برای رقابت با رقبا» چیز متفاوتی درست کند، بلکه اپل دوست دارد که به طور مداوم محصولاتش را بدون تظاهر، بهتر کند.
پس در این راستا روی آوردن اپل به نسبت ۱۶ به ۹، را نباید کاری تحت تأثیر گوشیهای اندرویدی با صفحه نمایش بزرگ دانست.
جانی آیو به تازگی به روزنامه تلگراف گفته است:
ما دوست داریم محصولاتی تولید کنیم که اجتناب کردن از آنها، ناممکن باشد. طوری که شما در این حس و حال قرار بگیرید که آنها تنها راه حل ممکن برای نیاز شما هستند. محصولات ما «ابزار» هستند و ما آنها را برای قرار گرفتن در مسیر رقابت تولید نمیکنیم. ما تلاش میکنیم که سادگی و شفافیت را در محصولاتمان رعایت کنیم.
از همه این حرفها میخواهم نتیجه بگیرم که تغییر از نسبت ۳ به ۲ و روی آوردن به نسبت ۱۶ به ۹، فرایندی طبیعی و نه تحمیلی در روند تکامل آیفون است.
فضای اضافی به چه دردی میخورد:
اما این پیکسلهای اضافی که در طول آیفون تازه ایجاد خواهد شد، به چه دردی خواهد خورد؟ آیا اپل قصد دارد که ویژگیهای در نسخه تازه iOS بگنجاند که نیاز به این پیکسلهای اضافی دارد؟
آیا هنوز هم فضای اصلی برای اپلکیشنها همان ۹۶۰ در ۶۴۰ پیکسل خواهد بود و ۱۷۶ پیکسل اضافی در بالا یا پایین یا در میانه صفحه، صرف نمایش عناصر تازهای خواهد شد؟
بیایید با هم مرور کنیم که اپل در این ۱۷۶ پیکسل اضافی می تواند چه چیزهایی بگنجاند:
۱- داک ایستا، فضایی برای دسترسی سریع به اپلیکیشنها: در حال حاضر وقتی اپلیکیشنی را اجرا میکنید، داک ناپدید میشود و فقط وقتی داک را میبینید که روی دکمه خانه فشار بدهید. در ۱۷۶ پیکسل اضافی میشود اپلیکیشنها داک را قرار داد و کاری کرد که همیشه در دسترس باشند.
البته باید در نظر گرفت که موقع کار کردن با اپلیکیشنها ممکن است دستمان تصادفی به اپلیکیشنها داک برخورد کند و به علاوه در حالت لنداسکیپ، این قسمت نمای زشتی ایجاد میکند.
۲- فضایی برای ویجتهای ایستا: شاید جالب باشد که موقع کار با یک اپلیکیشن اطلاعات اپلکیشنها ضروری دیگر را هم ببینیم، مثلا چه اشکالی دارد که موقع کار با یک اپلیکیشن توییتر، ویجت یک سایت خبری یا یک ویجت هواشناسی هم آن بالا دیده شوند.
این احتمال از احتمال قبلی سودمندتر به نظر میرسد، اما باز هم در حالت لنداسکیپ، نمای خوبی نخواهد داشت.
۳- فضایی برای نمایش نوتیفیکیشنها: در حال حاضر اگر هنگام کار کردن با یک اپ باشید، نوتیفیکیشنها به صورت موقتی در بالای اپ باز میشوند و بعد ناپدید میشوند، اما میشود در فضای ۱۷۶ پیکسلی کاری کرد که این نوتیفیکیشنها به صورت دائم نمایش داده شوند و بشود با آنها تعامل کرد. به این ترتیب مثلا وقتی در حال تماشای عکسهای اینستاگرام هستید، میتوانید یک پیام کوتاه را ببیند و بدون نیاز به بستن اینستاگرام، به پیام پاسخ بدهید.
۴- فضایی برای کنترل و سوایپ کردن: اما میشود از فضای اضافی برای سوایپ کردن روی اپلیکیشن بدون نیاز به وارد کردن انگشت روی فضای خود اپ استفاده کرد، چیزی شبیه یک ترکپد.
اما خب! بعید است که اپل پیکسلهای اضافی را تبدیل به فضای مردهای فقط برای این کار بکند.
۵- فضایی برای آگهیهای هوشمند: تصور کنید که اپل از این فضا برای نمایش آگهیهای هوشمند استفاده کند و بعد به همین خاطر با تکیه بر درآمد حاصله، آیفون را با بهایی پایینتر به بازار بفرستد.
اما این احتمال در تناقض آشکار با سیاستها اپل است و بعید است اپلی که گوگل را به خاطر نمایش آگهی در جیمیل مسخره میکرد، دست به این کار بزند.
۶- ترکیبی از احتمالا بالا: یعنی اپل به تناسب امکان دسترسی به داک، مشاهده نوتیفیکیشنها را در فضای ۱۷۶ پیکسلی بدهد یا اجازه سوایپ کردن در موقع انجام بعضی از گیمها را در این قسمت بدهد.
در بالا ۶ احتمال را بررسی کردم و شاید شما هم موافق باشید که هیچ کدام از این احتمالا با فلسفه مینیمال بودن اپل تناسب ندارند، تا به حال فلسفه اپل این نبوده است که عناصر غیرکاربردی را به زور در رابط کاربری به کاربران تحمیل کند.
پس بالاخره چطور میتوان پیشبینی کرد که اپل با این فضا چه کاری میخواهد بکند؟!
تیغ اوکام:
تیغ اوکام، یک اصل منطقی است که منسوب به ویلیام اوکام، منطقدان و فیلسوف انگلیسی است.
ترجمهٔ آزاد آن در فارسی به این صورت است: در توضیح و توصیف، اجزای غیر ضروری را بتراش (حذف کن).
ولی صورت متداولترش چنین است: میان دو نظریه که توان توصیف و پیشبینی یکسان دارند، سادهترین را برگزین. در اینجا منظور از «سادهترین» نظریه، نظریهای است که کمترین فرضیههای تازه در آن به کار رفته باشد.
این اصل در ابداع نظریههای علمی کاربرد دارد و بیان میدارد اگر دو نظریه مشابه دارید که به نتیجهای یکسان میرسند، آن که ساده تر است ارزش بیشتری دارد.
یکی از کاربردهای این اصل در برنامهنویسی رایانه این است که برنامههای نوشته شده باید بهینه باشند.
توجه به این جمله از اینشتین نیز در کنار اصل فوق توصیه میشود: «هرچیز را باید تا آنجا که ممکن است ساده کرد، اما نه سادهتر از آن.» این اصل همچنین در گزارشهای پزشکی کاربرد بسیار یافته است.
حالا ببینیم آیا با تکیه بر این اصل میتوانیم راهی پیدا کنیم که پیکسلهای اضافی یک صفحه ۴ اینچی با نسبت طول به عرض ۱۶ به ۹، با بهینه شدن سیستم نرمافزاری در ضمن آزادی عمل دادن به توسعهدهندگان، کاربردی مناسب پیدا کنند؟
اگر اپل هیچ کدام از ۶ کار بالا را انجام ندهد، در این صورت این فضای خالی چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
اصولا اپلیکیشنهایی که حالت جدولی دارند، مشکل چندانی با نسبت جدید آیفون ندارند، اپلیکیشنهای مثل اپلیکیشن ایمیل یا پیام کوتاه، میتوانند با نشان دادن یک ردیف اطلاعات بیشتر، قضای خالی را پر کنند.
البته در حالت لنداسکیپ باز هم مشکلی که وجود دارد، افزایش فضای خالی به صورت عرضی خواهد بود.
اما در مورد اپلیکیشنهای دیگر، مثلا اپلیکیشنهای گیم، مسئله به این سادگی نیست. در این صورت شاید توسعهدهندگان مجبور شوند، نسخههای سازگار با نسبت جدید آیفون درست کنند. در غیر این صورت در بالا یا پایین اپ یک فضای خالی زشت باقی میماند.
اما درست کردن نسخههای مناسب برای آیفون ۵، باعث نوعی آشفتگی در آیتونز میشود، چون در این صورت برای بسیاری از اپلکیشنهای ۳ نسخه آیپد، آیفون ۴s به پایین و آیفون ۵ خواهیم داشت، چیزی که منطقا اپل دوست ندارد. این کار باعث میشود که اپلی که تا به حال مثل اندروید مسئله fragmentation نداشت، با این مشکل مواجه شود.
مسئله کیبورد را باید در دو نمای پرتره و لنداسکیپ بررسی کنیم، در نمای پرتره، اپل ممکن است تصمیم بگیرد یک ردیف دکمه بیشتر اضافه کند، مثلا خیلی راحت یک ردیف عدد اضافه کند، چیز بدی نیست و عددنویسی را سریع میکند.
اما مسئله در حالت لنداسکیپ پیچیده میشود، آیا اپل باید دکمهها را از عرض بکشد تا با ابعاد جدید سازگاری پیدا کنند، یا آنها را از هم جدا کند یا اصلا در دو طرف فضای خالی بیشتری بگذارد؟
اما در مورد اپلیکیشن وبی مبتنی بر HTML5 و سایتهایی که طراحی ریسپانسیو دارند، مشکلات کمتری وجود دارد، چرا که آنها خود را با اندازه جدید وفق میدهند. در حالت پرتره، از آنجا که عرض تفاوتی نکرده است و طول اضافه شده، فضای بیشتر با حجم بیشتری از اطلاعات پر میشود، اما در حالت لنداسکیپ، از آنجا به خاطر افزایش عرض و عدم افزایش طول، مقدار محتوای نمایشداده شده یکسان است، اما متنها قدری درشتتر دیده میشود.
آیفون در آمریکا فروش بیشتری نسبت به تمام گوشیها اندرویدی باصفحات بزرگ، دارد. به عبارت دیگر اپل «نیازی» به تولید یک گوشی با صفحه نمایش بزرگتر ندارد، اما به این معنی نیست که اپل طمعکار نیست و نمیخواهد باز هم سهم بیشتر از بازار داشته باشد و ترجیح مردم برای خرید آیفونهای ۳٫۵ اینچی هم به معنی دوست داشتن گوشیهای ۳٫۵ اینچی نیست، آنها ویژگیهای آیفون را به صورت کلی و در قالب یک بسته، بر گوشیهای دیگر ترجیح میدهند.
تا ماه اکتبر یعنی زمانی که به احتمال زیاد گوشی جدید اپل رونمایی خواهد شد، فاصله زیادی داریم، هیچ بعید نیست که به ناگهان با گوشی مواجه شویم که همه گمانهزنیهای ما را نقش بر آب کند، چه از نظر اندازه صفحه نمایش و چه نسبت طول به عرض.
اگر اپل واقعا تصمیم به ساختن گوشیای با نسبت ۱۶ به ۹ داشته باشد، بیگمان این کار را با دقت و بدون تحمیل رنج بر توسعهدهندگان انجام خواهد داد.
و فراموش نکنیم که سیاست کلی اپل تولید محصولات بهتر با میزان فروش بالاتر است.
منبع: جی اس ام