یکی نذر کرده بوده که هزارتا صلوات بفرسته میره دم ورزشگاه آزادی میگه همگی صلوات
تو در کودکی اونقدر مهربون بودی که حتی به گل های قالی هم آب میدادی!!!
.
.
.
میدونی چرا آقایون وقتی داماد میشن کت و شلوار سیاه میپوشند؟ چون مراسم ازدواج پایان دوره ی آزادیشونه
.
.
.
میدونی چرا خانوما وقتی عروس میشن لباس سفید میپوشن؟ چون مراسم ازدواج در اصل مراسم آغاز دوران آزادیشونه
.
.
.
ای همه ی دارو ندارم، ای تو ماه شب تارم، جز تو من کسیو ندارم / که سرکارش بزارم
.
.
.
یکی با دوتا خیار در دست میره توی یه بقالی، میگه: حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. طرف میگه: پس بی زحمت این دوتا رو هم بشور
.
.
.
توی یه روستای ملت برای بار اول کیوی میبینن، میرن از ملای ده میپرسن این چیه؟ ملاهه یکم میره تو نخ کیویه، بعد میگه: تخم مرغیش، که تخم مرغه! ولی من نمی فهمم چرا موکتش کردن
.
.
.
یه بنده خدایی یه تیکه یخ رو گرفته بوده بالا، داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه میکرده، رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ میگه: ازش آب میچکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!!!
.
.
.
غضنفر به پسرش شک میکنه مبگه هاااا کن بینم! پسرش هاااا میکنه، باباهه میزنه تو گوشش میگه پدر سوخته حالا دیگه میری دختر بازی؟؟؟