من در انتظار بهترین پیام نیستم

من در انتظار پیامی از بهترینم ، بهترینم . . .

گنج قاورن واسه قارون ، ما رو چه به مال دنیا

گنج من یه تار موته ، نمیدم به کل دنیا . . .

.

.

.

ما با نفس سلامت ای دوست ، خوشیم / از گرمی هر کلامت ای دوست ، خوشیم

هرچند که افتخار دیدارت نیست / با زنگ خوش پیامت ای دوست ، خوشیم . . .

.

.

.

توی مغازه قلبم ، یاد تو تنها چیزیه که روش نوشتم

” سوال نکنید ” فروشی نیست  . . . !

.

.

.

من که با نغمه ی پر سوز تو عادت دارم / باز از چشم سیاه تو شفاعت دارم

گرچه لبخند تو دیریست زیادم رفته / من به سرفصل نگاه تو ارادت دارم . . .

.

.

.

داشتنت شده برای من یه آرزو ، دلم میگه بازم بگو بازم از او

هرچی خوبی از تو دارم بهش میگم

بازم میگه : بازم بگو بازم بگو . . .

.

.

.

یه دارو تو دنیا هست که بیشتر آدمای مریض رو خوب میکنه

نام دارو : “دوست دارم “

فقط می شود از داروخانه های محبت تهیه کرد !

.

.

.

به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی که ماهی به دریا میزنه

دوستت دارم . . .

.

.

.

مهربان ترین قلبها متعلق به کسانی است که با محبت ، دیگران را یاد میکنند . . .

.

.

.

روزگارت بر مراد ، روز هایت شاد شاد

آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار

قلبت از غصه دور ، بخت و تقدیرت قشنگ

عمر شیرینت بلند . . .

.

.

.

عشق محدود خواهان تملک معشوق است اما عشق نامحدود فقط خواهان عشق است . . .

.

.

.

آه عزیزم چیزی برای گفتن ندارم ، این شعر رو هم نمیخونی خوب میدونم

از وقتی رفتی نامه هاتو هر شب میخونم ، تو یکی از نامه ها نوشته بودی میمونم . . .

.

.

.

اگه یه روز نشه که دیگه با تو باشم

برات می نویسم خدا نخواست با ما هم باشیم

ولی بدون اون روز ، روزه مرگ عشق منه . . .

.

.

.

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون

ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست . . .

.

.

.

دوستت دارم دانم که تویی دشمن جانم ، از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم !

.

.

.

بیا تا لیلی و مجنون شویم افسانه اش با من ، خدا عاشقان را غم مده شکرانه اش با من . . .

.

.

.

خوبیم بدیم حالا از همه چی بگذریم ، دوست دارم از شما نمیشه بگذریم . . .

.

.

.

در خیالم در خوابم همه جا با اویم ، مجنونم در همه جا او را می جویم

خیلی وقت است که رفته ز پیشم ، نه ! او نرفته با خود چه می گویم . . .

.

.

.

هر آنچه محبت که در من نهفته از توست ، هیچی نمیگم فقط دو کلمه دارمت دوست . . .