ترکه داشته تو دریا غرق می شد
هر بار که می رفته پایین آب می خورده . . .
ترکه داشته تو دریا غرق می شده هر بار که می رفته پایین آب می خورده می اومده بالا می گفته : سلام بر حسین
به غضنفر گفتن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کاروان رو نمیکنه
ترکه میزنه به جدول، میشینه حلش میکنه
یه ترکه میخواد بره کربلا، سوار اتوبوسهای امام حسین میشه!
ترکه بعنوان مهندس کامپیوتر استخدام میشه! آخر وقت روز اول رییس رفت ازش پرسید: خُب، امروز چه کردی؟ ترکه گفت: هیچی؛ کلیدهای کیبورد نامرتب بود، بترتیب الفبا چیدمشون!