عشق غالبا يک نوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ است .
عشق غالبا يک نوع عذاب است، اما محروم بودن از آن مرگ است
وقتي که ميگويي دوستت دارم اول روي اين جمله فکر کن شايد نوري را روشن کني که خاموش کردن آن به خاموش شدن او ختم شود
هفت شهر عشق.. شهر اول : نگاه و دلربايي.. شهر دوم : ديدار و آشنايي.. شهر سوم : روزهاي شيرين و طلايي.. شهر چهارم : بهانه،فکر جدايي.. شهر پنجم : بي وفايي.. شهر ششم : دوري و بي اعتنايي.. شهر هفتم : اشک، آه و تنهايي..
وقتي عشقت تنهات گذاشت نگران خودت نباش که بعد از اون چيکار کني! شرمنده دلت باش که بهت اعتماد کرد
بيقرار دلي باش كه بيقرارت باشد آشفته حال دلي باش كه آشفته حالت باشد چشم انتظار چشمي باش كه نگرانت باشد عاشق قلبي باش كه هواخواه تو باشد