يه روز يه اصفهاني و يه تهراني و يه قزويني مي ميرند. آنقدر به خدا التماس مي کنند تا اينکه خدا با برگشتن آنها به دنيا موافقت مي کنه به شرطي که ديگه گناه نکنند و گرنه سنگ مي شوند. خلاصه آنها به دنيا برمي گردند.همان اول کار تهرانيه يه دختره را ميبينه و مي افته دنبالش. همان دم سنگ مي شه. بعد مدتي اصفهانيه يه 5 توماني روي زمين مي بينه خم ميشه که برداره قزوينيه ميگه: خاک تو سرت. هم خودت رو بدبخت کردي هم منو

غضنفر عينک آفتابي ميزنه ميره بيرون خواهرشو ميبينه ميزنه زيره گوشش.. ميگه: اينوقت شب بيرون چيکار ميکني؟! خواهره ميگه عينکتو بردار!! عينکو بر ميداره دوباره ميزنه زيره گوشش ميگه از ديشب تا حالا اينجا چه غلطي ميکني؟؟

در خطه قهرمان پرور […] به مناسبت ميلاد امام حسين به كساني كه اسم كوچك آنها ميلاد بود جايزه دادند. قرار است در نيمه شعبان امسال به شعبان ها هم جايزه بدهند.

غضنفر ميره رستوران ميگه: غذا چي دارين؟
گارسون ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با ليمو!
غضنفر ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با چي؟؟

تو جاده پليس جلو يه ماشين رو مي گيره و ميگه چون از صبح اولين كسي هستي كه كمربند ايمني بستي برنده 58 هزار تومن پول شدي. حالا مي خواي باهاش چيكار كني؟ مرد مي گه: مي رم گواهينامه مي گيرم . زنش سريع مي گه: جناب سروان اين وقتي اكس مي زنه پرت و پلا مي گه. بچشون از اون پشت مي گه: بابا نگفتم با ماشين دزدي قاچاق نكنيم؟ يه صدا از صندوق عقب مي ياد: از مرز رد شديم