یارو رشتیه با احساس از زنش میپرسه شب عروسیمون یادت میاد.. زن: آره، چقدر جات خالی بود
غضنفر گاوداری داشته، مامور بهداشت میاد میگه به گاوات غذا چی میدی؟ غضنفر میگه ان، گه، پهن، پشکل! یارو کلی جریمش میکنه. سال بعد میاد میگه چی میدی به گاوات؟ ترکه میگه جوجه کباب، چلوکباب، پیتزا! یارو دوباره کلی جریمش میکنه. سال بعد بازم میاد میگه چی میدی به گاوات؟ این دفعه غضنفر میگه والا اول صبح نفری هزار تومن بهشون میدم برن هر چی دوست دارن بگیرن بخورن
غضنفر همش دعا می کرده بچه دار شه یه شب جبرئیل میاد تو خوابش میگه عوض اینهمه دعا برو زن بگیر
یارو رشتیه با احساس از زنش میپرسه شب عروسیمون یادت میاد.. زن: آره، چقدر جات خالی بود
یه روز یه ترکه و یه لره و یه قزوینیه سوار هواپیما می شن یهو هواپیما سقوط می کنه... . . . این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!
اغضنفر می ره ماشینش رو بیمه کنه،
آقاهه بهش میگه: خدا کنه هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی.
غضنفر میگه: الهی تو هم از این پول خیر نبینی