حیف نون با غضنفر شطرنج بازی , می کنه، شاه دق می کنه!
صرف فعل نشستن به گویش لری: مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه ما که بنیشیم شمام که بنیشید دیه جا نی اونا بنیشن
از حیف نون می پرسن تو چرا ریش نداری؟ می گه من به مامانم رفتم!
حیف نون با غضنفر شطرنج بازی , می کنه، شاه دق می کنه!
حیف نون با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. يکي از اونجا رد مي شده مي گه شما دو تا دردتون
نمي گيره ؟ حیف نون مي گه نه پوتين پامونه
حیف نون تو توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من 5000 نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام